خونریزی واژینال پس از یائسگی تقریباً همیشه پاتولوژیک است. امروزه بدلیل استفاده وسیع، ERT/HRT شایعترین علت خونریزی پس از یائسگی بوده و تمهیدات خاص خود را میطلبد.
به گزارش مجله زنان، علل پاتولوژیک اصلی خونریزی واژینال پس از یائسگی به ترتیب شیوع عبارتند از: اندومتریت و یا واژینیت آتروفیک (۳۰تا۵۰%)، پولیپهای اندومتریا سرویکس (۱۰%)، لیومیوم (۵تا۱۰%)، هیپرپلازی اندومتر (۵تا۱۰%)، سرطان اندومتر (۵تا۱۰%) سایر اختلالات ژنیتال (مجموعاً کمتر از ۱۰%).
نحوۀ برخورد با خونریزی واژینال پس از یائسگی
روش برخورد در این حالت نیز تقریباً همانند دوران پرهمنوپاز است با این تفاوت که دیگر DUB مطرح نبوده (مگر اینکه شخص تحت هورمون درمانی باشد) و در ضمن در مواردیکه امکان انجام بیوپسی اندومتریال وجود ندارد (نظیر تنگی سرویکس) یا موفقیتآمیز نیست و بیمار از نظر ابتلاء به هیپرپلازی آتیپیک یا سرطان اندومتر high risk باشد (سن بیش از ۷۰سال، سابقۀ مصرف استروژن مقابله نشده، نولیپار، بیش از گذشت یکسال از آخرین پریود و یا افراد دیابتی) D & C یا هیسترسکوپی زودتر اندیکاسیون خواهد یافت.
انسیدانس کلی سرطان اندومتر در زنان یائسه در کل حدود ۱/۰% در سال است و درصورتیکه AUB باشد این میزان به ۱۰% و در زنان با سابقه مصرف طولانی مدت استروژن مقابله نشده به ۵۰% میرسد.
درحدود ۵۰% بیماران یائسه با خونریزی واژینال، اندومتر آتروفیک بوده و درچنین حالتی اگرچه احتمال وجود نئوپلازی آندومتر بسیار کم است اما برای رد آن بایستی در صورت وجود ریسکفاکتورهای هیپرپلازی یا کارسینوم آندومتر و یا تداوم خونریزی پس از یک تا دوماه درمان طبی، بررسی هیستولوژیک (هیسترسکوپی و نمونهبرداری از نقاط مشکوک) به عمل آید.
کنترل درمان AUB در پریمنوپاز
اساس درمان AUB شناسایی و تشخیص علت دقیق آن و به اجرا گذاشتن اقدامات درمانی اختصاصی مربوطه است (نظیر تجویز هورمون تیروئید در هیپوتیروئیدی، فاکتورهای انعقادی در اختلالات انعقادی، کورتاژ در پولیپ اندومتر یا سرویکس، هیسترکتومی در سرطان اندومتر و…). خونریزی دیسفونکسیونل رحمی معمولاً به طریق طبی درمان میشود ولی در برخی موارد ممکن است نیاز به جراحی پیدا شود. اهداف درمانی عبارتند از: کنترل خونریزی، جلوگیری از بروز مجدد خونریزی، اصلاح اختلالات همراه و القاء تخمکگذاری در افرادیکه قصد حامله شدن دارند.
کنترل خونریزی
اولین قدم درمانی در بیماران با AUB کنترل خونریزی است که برحسب شدت و طول مدت خونریزی تا حدودی متفاوت است. همانند روش کلاسیک در صورت شدید یا علامتدار بودن خونریزی (اختلال همودینامیک، هموگلوبین کمتر از ۷-۹ gr/dL یا خونریزی با سرعت آغشته شدن کامل نواربهداشتی ظرف یکساعت) بایستی IV line برقرار نمود، هیدراتاسیون و درصورت لزوم ترانسفوزیون صورت گیرد، آزمایشات لازم جهت اختلال انعقادی نیز بعمل آید و اگر اختلال پاتولوژیک خاصی وجود داشت درمان اختصاصی مربوطه به اجرا گذاشته شود.
اگر خونریزی شدید و سنگین یا همراه با اختلال همودینامیک باشد هیسترسکوپی و یا D & C اقدام مناسبی خواهد بود. در مورد DUB (ونیز برخی از اختلالات پاتولوژیک اندومتر) استروژن اکثراً قادر به کنترل خونریزی است. برای این منظور اگر خونریزی شدید ولی غیرخطرناک باشد استروژن کونژوکه (CEE) به میزان ۲۵میلیگرم وریدی هر ۲تا۴ساعت برای مدت ۱۲ تا ۲۴ ساعت روش مناسبی خواهد بود. پس از کنترل خونریزی بایستی CEE خوراکی به میزان ۵/۲ میلیگرم در روز برای ۲۱تا۲۵ روز و در پی آن مدروکسی پروژسترون استات (MPA) همراه با CEE خوراکی برای مدت ۷روز تجویز شود و آنگاه تمامی داروها قطع شود. ظرف چندروز خونریزی رخ خواهد داد که اگرچه ممکن است شدید باشد ولی بندرت طولانی مدت خواهد بود. یک روش دیگر برای کنترل خونریزی، دوزاژ بالای استروژن خوراکی است که معمولاً در موارد خونریزیهای نسبتاً شدید بکار برده میشود. در این روش CEE خوراکی به میزان ۱۰ میلیگرم در روز در چهار دوز منقسم برای مدت ۲۱تا۲۵ روز و سپس مجموع دزوکسی پروژسترون استات (MPA) (10میلیگرم در روز) با CEE برای ۷روز ادامه داده میشود. خونریزی معمولاً ظرف ۲۴تا۴۸ ساعت کنترل یا متوقف میشود.
درصورت عدم کنترل خونریزی تا ۴۸ساعت بعد از دوزاژ بالای استروژن بایستی به فکر و دنبال علل ارگانیک بود.
روش سوم کنترل خونریزی حاد که در افراد غیرسیگاری با خونریزی نه بسیار شدید بکاربرده میشود، دوزاژ بالای OCP است. در این روش ۲قرص OCP نوع HD هر۱۲ساعت تا کنترل خونریزی (معمولاً ظرف ۴روز)، سپس یک قرص هر۱۲ساعت برای ۴روز و درنهایت یک قرص در روز برای باقیماندۀ سیکل ۲۱روزه تجویز میشود.
در تمامی روشهای فوقالذکر تهوع یا استفراغ شایع بوده و لذا بهتر است دارو همراه با یک داروی ضد استفراغ تجویز شود. در صورت وجود کمخونی، تجویز آهن نیز ضروری خواهد بود.